نعیمه نظام دوست از مرگ شیرین می گوید! - مالزی ارزان

تولد خانم نظام دوست مبارکشون باشه هرچند به گفته خودشون دل و دماغ جشن تولد نداشتن و فقط با دیدن این عکس اشک ریختن. تولد و مرگ، پارادوکس حاکم بر این عکس!

نعیمه نظام دوست نوشته:

مرگ شیرین من

دیوارها

پنجره ها

ناقوس ها

زلزله ها

سوت ممتد قطارها

مناره های مسجدها

باغچه کوچک حیاطمان

شمعدانی ها

دستهای عظیم تو

چشمهای دو رنگ من

فاصله بین ما

امروز همه چیز بوی زندگی می دهد

و بوی مرگ شیرین من

بوی تولد شگفت انگیز ما...! بوی نیستی ،بوی تاریکی و باز بوی مرگ و بوی مرگ در روز تولد تو .

دیروز روز تولد من بود و هزاران بار به این عکس نگاه کردم و اشک ریختم ،فاصله مرگ و زندگی ،شادی و غم چقدر کوتاهه خدایا .امروز فضائی رو آماده میکنیم برای شادی و لحظه دیگر برای مرگ آماده میشویم ،چه غمگین است الف بای این زندگی و چه سخت میگیریم به همدیگر این لحظه های ثانیه ای شاد بودن رو .امروز در هیاهوی این اتفاق تلخ تمام وجودمان دردمند و غمگین است و زود فراموش میکنیم این مصیبتهای هر روزه را ،حافظه هایمان چه کوتاه شده است خدایااا ، دردمندم و عاجز از فهمیدن الف بای سخت زندگی و مرگ .

سپاسگزارم از عزیزانی که باعشق از چند روز قبل در تدارک جشن تولد من بودند و با این اتفاق تلخ و در این عزای عمومی باهم تصمیم گرفتیم که عزادار عزیزانمون باشیم ،سپاسگزارم از دوستان عزیزم که با اینکه میدونم حال روحی اشون این روزها اصلا خوب نبود بازهم یاد من بودند و بهم شاد باش گفتند تا حال غمگین این روزهای منم بهتر بشه و باز هم یادم بمونه که فاصله مرگ و زندگی و تبریک و تسلیت خیلی کمه .سپاسگزارم از شما عزیزان دل که با اینکه رنگ سیاهی بر آسمان دلتون نشسته باز هم من و یادتون نرفت و همراهم بودین .دم همتون گرم .

بازم تسلیت میگم به عزیزان مهربانم در استان کرمانشاه و ایلام به زنان و مردان غیرتمند کورد زبانمان ،عاشق همتون هستم و دستت همتون رو میبوسم .خیلی دلم میخواست اونجا کنارتون بودم ولی با شرایط بیماری که دارم متاسفانه الان نمیتونم همراهتون باشم ولی قول میدم بهتر که شدم همراه با دوستان هنرمندم حتما برای دلجویی از شما عزیزان خدمت برسیم .