چگونه به فرزندمان در رسیدن به آرزوهای بزرگش یاری کنیم؟
به گزارش مالزی ارزان، بچه ها بر خلاف عظیمسالان محدودیتی در رویاهایشان ندارند. گوش دادن به صحبت های آن ها درباره اهداف و رویاها، می تواند برای عظیمسالان هم الهام بخش و جذاب باشد. بچه ها از سن بسیار کم آغاز به رویاپردازی می نمایند. درباره آینده شغلی خود فکر می نمایند، درباره ثروت، تحصیلات و سایر چیزهای مرتبط با زندگی فکر می نمایند و تصمیم می گیرند. رویاهای آن ها می توانند بسیار عظیم باشند و حتی دست نیافتنی به نظر برسند. اما وظیفه پدر و مادر است که به بچه ها در جهت تحقق رویاهایشان یاری نمایند. با این چند روش می توانید به فرزندان خود یاری کنید تا رویاهای عظیم در سر بپرورانند و برای رسیدن به آن ها کوشش نمایند. با خبرنگاران مگ همراه باشید.
آرزوها و رویاهای کودکی و تحقق رویا در عظیمسالی
حتما به خاطر دارید که وقتی کودک بودید، از شما می پرسیدند دوست دارید در آینده چه شغلی داشته باشد. شغل یکی از چیزهایی است که بچه ها زیاد درباره آن فکر می نمایند ولی رویاپردازی بچه ها به انتخاب شغل محدود نمی گردد. بسیاری از این رویاها اهداف کاملا قابل دستیابی است. وظیفه والدین این است که راستا تحقق این رویاها را برای بچه ها هموار نمایند. با این روش ها می توانید به بچه ها یاری کنید تا در جهت دستیابی به اهداف و رویاهایشان قدم بردارند.
1. رویاهای بچه ها را نادیده نگیرید
بچه ها رویاهای عظیمی دارند و این مهم ترین ویژگی بچه ها است. همه ما وقتی کودک بودیم آرزوهای عظیمی در سر داشتیم. بسیاری از آرزوها و رویاهای دوران کودکی قابل دستیابی هستند. تا زمانی که بچه ها روی آن ها تمرکز داشته باشند، هر چیزی امکان پذیر است. به همین دلیل، هرگز نباید رویاهای آن ها را نادیده بگیرید. نادیده دریافت رویای بچه ها یا نادیده دریافت حق آن ها برای رویاپردازی باعث می گردد که فرصت های موجود برای دستیابی به اهداف را برای بچه ها از بین ببرید و آن ها را دلسرد کنید.
2. مانع بچه ها برای رویاپردازی نشوید
اگر کودک شما به شما می گوید که میخواهد اولین فضانوردی باشد که به مریخ سفر می نماید، با گفتن جملات دلسردنماینده، مانع رویاپردازی او نشوید. والدین با انجام کارهای زیر معمولا باعث سرخوردگی بچه ها در رویاپردازی می شوند؛
- رویاهای بچه ها را نادیده می گیرند.
- بچه ها را کنترل می نمایند.
- مهارت های لازم برای زندگی را به بچه ها یاد نمی دهند.
- امکان تحصیل و یادگیری مناسب و مرتبط را برای آن ها فراهم نمی نمایند.
- دید منفی خود نسبت به زندگی را به آن ها منتقل می نمایند.
وظیفه شما به عنوان والدین این است که کودک را برای طی کردن راستا پیروزیت آماده کنید. اگر بچه ها را حتی قبل از آغاز راستا، دلسرد کنید این رفتار حتی در عظیمسالی روی نگرش آن ها نسبت به زندگی تأثیر می گذارد. حتی اگر خودتان دید منفی نسبت به زندگی و آینده دارید، نباید اجازه دهید که این احساس ناخوشایند به بچه ها منتقل گردد.
3. الگوی خوبی برای بچه ها باشید
بچه ها آنچه را که زندگی می نمایند یاد می گیرند و آنچه را یاد می گیرند در زندگی به کار می برند. والدین همواره بهترین الگو برای بچه ها هستند و آن ها معمولا رفتار والدین را تقلید می نمایند. آن ها به کارهایی که والدین انجام می دهند افتخار می نمایند و تشویق های پدر و مادر را مانند استانداردی برای آنالیز میزان پیروزیت خود در نظر می گیرند.
پیروزیت و ثروت، محصول یک فرایند است و هر کسی می تواند به آن ها دست پیدا کند. کودکی که در یک محیط پیروز رشد می نماید و در یک خانواده پیروز عظیم می گردد، فرایند رسیدن به پیروزیت را زندگی نموده است و بعدا آن را در زندگی خود به کار می برد. در واقع روش زندگی پیروز، به استانداردی برای زندگی و عملکرد او تبدیل می گردد.
در مقابل، دست نیافتن به پیروزیت هم یک فرایند است و هر کسی می تواند به آن فردی تبدیل گردد که هرگز به هیچ کدام از اهدافش نرسیده است. کودکی که در یک خانواده ناپیروز عظیم می گردد با این ذهنیت رشد می نماید و همان فرایند را در زندگی دنبال می نماید. به همین دلیل است که والدین باید کوشش نمایند الگوی خوبی برای فرزندان باشند.
در بیشتر مواقع و به شکل های مختلف، شما به عنوان والدین در پیروزیت فرزندان خود نقش دارید. البته در بسیاری از مواقع، بچه ها شیوه متفاوتی از والدین خود را در پیش می گیرند ولی شما نباید روی این احتمال تکیه کنید. در عوض، باید تمام کوششتان را به کار ببندید تا نمونه پیروزی برای فرزندان خود باشید.
4. به بچه ها یاری کنید که کوشش نمایند
هم زمان که بچه ها عظیم می شوند، به مرور زمان نسبت به موضوعات مختلفی علاقه نشان می دهند و به بعضی چیزها توجه بیشتری دارند. این علایق کم کم به آرزو و رویا برای آن ها تبدیل می گردد. مثلا پی می برند که به نقاشی علاقه دارند و بعد تصمیم می گیرند که عظیمترین نقاش جهان شوند. اگر هدف شما این است که بچه ها خود را به رویاهایشان نزدیک تر کنید، باید به آن ها یاد بدهید که چطور و از چه راستای به این اهداف برسند. به آن ها یاد بدهید که با نشستن و تصور کردن، به هیچ هدفی نمی رسند. برای هدایت آن ها در راستا رسیدن به آرزوها این چند قدم را بردارید:
از آن ها بخواهید رویاها و اهداف خود را بنویسند. نوشتن رویاها به بچه ها یاری می نماید که یک ایده کلی درباره هدفشان داشته باشند و این نوشتن، آن ها را متعهد می نماید تا دست از کوشش برندارند.
درباره رویای آن ها تحقیق کنید. هر چقدر بچه ها و شما بیشتر درباره این رویاها اطلاعات کسب کنید، برایتان واقعی تر و ملموس تر می گردد. تحقیق کردن، اطلاعات لازم درباره روش های تبدیل یک رویا به واقعیت را در اختیار شما و کودکتان می گذارد و با استفاده از آن می توانید شرایط را برای پیروزیت فراهم کنید.
یک محدوده زمانی برای پیروزیت در نظر بگیرید. در نظر دریافت یک تاریخ مشخص برای رسیدن به هدف، یاری می نماید که تمرکزتان را حفظ کنید. مثلا برای بچه ها و البته با یاری خودشان می توانید این هدف را مشخص کنید که مثلا تا قبل از تولد 16 سالگی، باید این دوره های آموزشی را برای یاد دریافت نقاشی گذرانده باشند.
برنامه ای برای کوشش بنویسید. چطور می خواهید به هدفتان برسید؟ کودک شما در چند مرحله باید به هدف نزدیک تر گردد؟ برای رسیدن به هدف باید چه قدم هایی بردارید و چه مهارت هایی یاد بگیرید؟ آیا تحصیلات خاصی برای رسیدن به این رویا لازم است؟ این برنامه، راستا کلی کودک را مشخص می نماید.
تمرکز، کوشش و پشتکار را یادشان دهید. اولین قدم این است که بچه ها روی اهداف خود تمرکز نمایند. کوشش اگر به صورت متمرکز باشد، نتیجه بهتری خواهد داشت. علاوه بر این، پشتکار هم لازم است. یعنی در طول راستا، زمانی که شرایط سخت می گردد و فرایند رو به رشد کودک کند می گردد، باید بتواند به کوشش کردن ادامه دهد. به کودک یاد بدهید که در هر راستای، سختی و ناکامی وجود دارد و برنده، کسی است که بتواند با استقامت و پشتکار، این مراحل را طی کند.
با بازی کردن، بچه ها را به کوشش وادار کنید. برای بچه ها چالش ها و بازی هایی در نظر بگیرید که باعث گردد آن ها به پیروزیت های کوچک در کوتاه مدت دست پیدا نمایند. یا از آن ها بپرسید که آیا اهداف و رویاهای کوچکتری دارند یا نه. مثلا اهدافی که بخواهند زودتر به آن برسند و برای آینده ای دور نباشد. این اهداف کوچکتر را می توانید به عنوان ابزاری برای آموزش بهره ببرید.
اگر بچه ها بتوانند به اهداف کوچکتر برسند، دو نکته مهم را یاد می گیرند؛
- دسترسی به اهداف در مقیاس عظیمتر هم کاملا امکان پذیر است.
- فرایند رسیدن به پیروزیت که شامل انگیزه، برنامه ریزی، کوشش و اراده است، کاملا مؤثر است و جواب می دهد.
اهمیت یادگیری این فرایند، ارتباطی با هدف اولیه ندارد. هدف اولیه هر چه که باشد باید به کودک بیاموزد که با طی کردن این مراحل می تواند به هدف برسد. در واقع آن ها باید فرایند پیروزیت را یاد بگیرند و آن را تجربه نمایند و نتیجه مثبت آن را هم مشاهده نمایند. می خواهیم آن ها یاد بگیرند که حتی اگر در طول زمان رویاهایشان تغییر کرد، راستا رسیدن به پیروزیت، یکسان است و هر هدفی که داشته باشند، با طی کردن راستا درست، احتمال پیروزیت آن ها کمتر نمی گردد.
5. از آن ها حمایت کنید
بچه ها درست مثل عظیمسالان، برای رسیدن به اهداف و رویاهای خود، انگیزه درونی دارند. اما انگیزه درونی به تنهایی برای هدایت آن ها به سوی پیروزیت کافی نیست. انگیزه ای که شما به آن ها می دهید نه تنها برای رسیدن به پیروزیت آن ها لازم است بلکه از نظر احساسی هم برایشان اهمیت دارد. برای بچه ها مهم است که چطور درباره رویاهایشان فکر می کنید. شما به عنوان مادر و پدر، قهرمان زندگی بچه ها هستید به همین دلیل حمایت های شما برای بچه ها بسیار مهم است.
اگر هوادار و حامی آن ها باشید، همه چیز برایشان ممکن می گردد. اگر شما به آن ها چراغ سبز نشان دهید، با اطمینان بیشتری قدم برمی دارند. وقتی شرایط برایشان سخت می گردد، برای دریافت حمایت به شما روی می آورند و حمایت های شما برای آن ها باعث دلگرمی است.
برای آن ها منبعی از الهام و تفکرات مثبت باشید. بدون اینکه آن ها را وابسته کنید، حمایت های لازم را در اختیارشان بگذارید. بدون اینکه کوشششان را مختل کنید، فقط ناظر کوشش کردن آن ها باشید.
6. امکانات لازم را برای آن ها فراهم کنید
هدف و رویای کودک هر چه که باشد، به مقدماتی برای رسیدن به آن احتیاج دارد. مثلا گذراندن دوره های آموزشی، منابع مطالعاتی، وسایل و… شما به شکل های مختلف می توانید امکانات لازم برای تحقق رویاهای کودکی را برای بچه ها فراهم کنید. با یک گردش علمی در موزه، با خرید کتاب، با تهیه دوره های آموزشی و پیدا کردن مربی و آکادمی خوب می توانید قدم مهمی برای پیروزیت بچه های خود بردارید.
7. فرزندان خود را از منفی گرایی دور کنید
بچه ها تعادل عاطفی بسیار خوبی دارند. آن ها می توانند به راحتی انگیزه بگیرند یا بی انگیزه شوند. برای اطمینان از اینکه بچه ها همواره آماده چالش های زندگی هستند، همواره جنبه های مثبت و روشن را به جای استفاده از تاکتیک های ایجاد ترس و مثال های منفی، به آن ها نشان دهید.
تأثیرات و تفکرات منفی باعث می گردد فرزند شما از حیاتی ترین انتخاب های زندگی ترس داشته باشد. از طرف دیگر، هدایت مثبت، باعث می گردد کودک در هنگام تصمیم گیری های سخت، بااطمینان قدم بردارد.
سخن آخر
والدین نقش مؤثری در پیروزیت و شادی آینده بچه ها دارند. اگر کودک شما با اشتیاق از رویاهایش صحبت می نماید، آن را نادیده نگیرید. برای اینکه کودک به اهدافش برسد، به یاری والدین احتیاج دارد. کوشش کردن و راه رسیدن به پیروزیت را شما به عنوان والدین باید به کودک بیاموزید. با روش هایی که بالاتر به آن اشاره کردیم می توانید الگوی خوبی برای بچه ها باشید و آینده ای شاد و پیروز برای آن ها رقم بزنید.
منابع: Livpure , Allprodad , Pickthebrain
منبع: دیجیکالا مگ