جذابیت اغواگرایانه قطعیت، در ستایش شک

به گزارش مالزی ارزان، قطعیت حس عمیق آرامش و امنیتی را در انسان ایجاد می نماید. زمانی که همه چیز در زندگی پیچیده و آشفته به نظر می رسد، قطعیت مانند چراغ راهی است که ما را به سوی وضوح و کنترل راهنمایی می نماید. این یک ویژگی انسانی است که ما به صدا و اظهار نظر مطمئن، قاطع و جسور بیشتر جذب شویم، حتی اگر در ورای این اطمینان، تخصص و دانش واقعی وجود نداشته باشد.

جذابیت اغواگرایانه قطعیت، در ستایش شک

در دنیا امروز، از مباحث داغ سیاسی گرفته تا انتشار سریع اطلاعات در شبکه های اجتماعی، افرادی که با قطعیت صحبت می نمایند اغلب قدرت غالب را در اختیار دارند. این افراد، نه به علت صحت ادعاهایشان، بلکه به واسطه اعتمادبه نفس و قاطعیتشان، تأثیرگذار می شوند.

اما همان طور که برتراند راسل (Bertrand Russell)، فیلسوف برجسته، بیان می نماید: مشکل دنیا این است که نادانان و متعصبین همواره به خود اطمینان دارند، در حالی که افراد خردمند مملو از شک هستند.

این جمله ما را به تأمل در خصوص ذات قطعیت و پیامدهای آن وامی دارد. راسل به وضوح نشان می دهد که قطعیت محکم، اغلب از نامطلعی و تعصب سرچشمه می گیرد. افرادی که به باورهایشان محکم چسبیده اند، اغلب فضایی برای پذیرش دیدگاه های متفاوت، تفکر انتقادی و یا درک ظرافت ها و پیچیدگی های زندگی باقی نمی گذارند. این نوع قطعیت نه تنها مسیری به سمت حقیقت باز نمی نماید، بلکه به مانعی برای رشد و پیشرفت تبدیل می گردد.

شک، آغازی برای خردمندی

در دنیایی که اغلب اعتمادبه نفس و قاطعیت را تمجید می نماید، شک به اشتباه به عنوان نشانه ضعف یا دودلی دیده می گردد. ما یاد گرفته ایم که افراد مطمئن، قوی و تصمیم گیرنده را تحسین کنیم و در مقابل، شکاکان را ناپایدار و غیرقابل اعتماد بدانیم. اما حقیقت این است که شک، برخلاف ظاهرش، بازتابی از تواضع و خردمندی است. شک نشان دهنده درک عمیق تر از این واقعیت است که دنیا، بسیار پیچیده تر از آن است که پاسخ های ساده و آماده داشته باشد.

افراد خردمند کسانی هستند که بیشتر سؤال می پرسند تا پاسخ بدهند. آن ها دائماً درباره باورهای خود، برداشت هایشان از واقعیت و حتی حقیقت دنیا پیرامون خود تردید دارند. این شک و پرسشگری به آن ها یاری می نماید ذهنی باز و جست وجوگر داشته باشند. شک، موتور محرک یادگیری است و فضایی برای درک و رشد ایجاد می نماید.

ریشه روان شناختی اعتمادبه نفس کاذب

پژوهش ها نشان می دهند که مشاهده راسل با یک پدیده روان شناختی به نام اثر دانینگ-کروگر (Dunning-Kruger Effect) همخوانی دارد. یعنی افرادی با مهارت یا دانش کم در یک زمینه، اغلب توانایی های خود را به طور چشمگیری بیش از حد ارزیابی می نمایند. از سوی دیگر، افرادی که در یک زمینه تخصص واقعی دارند، معمولاً از اظهار نظرهای قطعی خودداری می نمایند، چرا که مطلع اند چقدر هنوز مانده تا دانش خود را تکمیل نمایند.

در واقع، دانش واقعی این قابلیت را دارد که نه تنها آنچه می دانیم به ما نشان دهد، بلکه وسعت بزرگ آنچه را که نمی دانیم نیز به ما یادآوری کند. این پدیده نه تنها در سطح فردی بلکه در سطح اجتماعی نیز دیده می گردد. توسعه اطلاعات غلط و باورهای توطئه محور، اغلب به وسیله افرادی صورت می گیرد که دانش کافی ندارند، اما اعتمادبه نفسشان به نظر غیرقابل شکست می آید. در مقابل، متخصصانی که از پیچیدگی موضوعات مطلع اند، ممکن است از بیان قاطع خودداری نمایند، چرا که نمی خواهند حقیقت را ساده سازی نمایند یا ادعایی بیش از حد بیان نمایند.

شک چگونه می تواند دنیا را متحول کند؟

تصور کنید اگر انسان ها شک و تواضع فکری را به عنوان ارزش هایی بنیادین بپذیرند، دنیا چگونه می تواند تغییر کند. چه می شد اگر رهبران سیاسی جرات می کردند محدودیت های درک خود را بپذیرند؟ یا شخصیت های برجسته به جای ارائه بیانیه های قاطع، به پرسیدن سؤال های نو بپردازند؟ دنیایی را تصور کنید که در آن گفت وگوها به جای تدافعی بودن، فضایی برای کنجکاوی ایجاد می نمایند و دیدگاه های متضاد با اشتیاق آنالیز می شوند.

البته شک و تردید همواره آسان نیست. شک، ما را با عدم قطعیت و ابهام روبه رو می نماید؛ احساسی که مغز انسان به طور طبیعی از آن اجتناب می نماید. اما این دقیقاً همان احساسی است که راه را برای درک عمیق تر باز می نماید. تنها با پذیرش این ابهام است که می توانیم دانش نو را بپذیریم و به چشم اندازهای تازه دست پیدا کنیم.

چگونه شک و تواضع فکری را تقویت کنیم؟

شک و تردید نباید ما را به حالت بی عملی یا سرگشتگی بیندازد. در عوض، با پرورش تواضع فکری، می توانیم تعادلی میان اعتمادبه نفس و کنجکاوی ایجاد کنیم. تواضع فکری به این معنا نیست که باورهای خود را رها کنیم، بلکه یعنی آمادگی داشته باشیم آن ها را با اطلاعات نو بازنگری کنیم.

گام هایی برای پرورش فروتنی فکری
  1. پرسیدن سؤال های نو: در مکالمات خود، هدف اصلی را بر فهمیدن بگذارید، نه بر متقاعدکردن یا برنده شدن.
  2. جست وجوی دیدگاه های مخالف: باورهای خود را به چالش بکشید و با دیدگاه های متفاوت روبه رو شوید.
  3. تفکر بازتابی را در خود تقویت کنید: زمانی را برای تأمل درباره آنچه می دانید و آنچه ممکن است ندانید، اختصاص دهید.
  4. پذیرش ابهام: ندانستن را نشانه ای از شکست ندانید، بلکه آن را فرصتی برای رشد تلقی کنید.

نتیجه گیری

کلام برتراند راسل به ما یادآوری می نماید که خردمندی در داشتن همه پاسخ ها نیست، بلکه در شجاعت پرسیدن سؤال های سخت است. در دنیایی که غالباً قطعیت و اعتمادبه نفس را ستایش می نماید، انتخاب شک و تردید ممکن است عجیب به نظر برسد. اما همین شک و پرسشگری است که می تواند ما را به سوی درک بهتر، پیشرفت واقعی و رشد پایدار راهنمایی کند.

بنابراین، دفعه بعد که در باورهایتان دچار شک شدید، این احساس را نشانه ای مثبت بدانید. شک، دشمن دانش نیست؛ بلکه بذر ارزشمندی است که از آن دانش و خرد می روید.

منبع

نوشته های مرتبط:

روانشناسی پنهان همه چیزدان ها: چرا بعضی فکر می نمایند همه چیز را می دانند؟

افسرده و دلسرد نشوید، خود را ابله و کم هوش تصور نکنید، اگر بعضی از این نشانه های نه گانه را دارید!

کتاب توهم مطلعی، چرا هیچ گاه در اندیشیدن تنها نیستیم؟ | خلاصه و معرفی| استیو اسلومن و فیلیپ فرنباخ

منبع: یک پزشک
انتشار: 8 بهمن 1403 بروزرسانی: 8 بهمن 1403 گردآورنده: malaysianet65.ir شناسه مطلب: 1588

به "جذابیت اغواگرایانه قطعیت، در ستایش شک" امتیاز دهید

امتیاز دهید:

دیدگاه های مرتبط با "جذابیت اغواگرایانه قطعیت، در ستایش شک"

* نظرتان را در مورد این مقاله با ما درمیان بگذارید